مرد یخی فوتبال ایران در شروع فصل جدید زندگی حرفهایاش باید روی نیمگت داغ پرسپولیس بنشیند. نیمکتی که خیلی نامها را قربانی کرده اما کسانی هم بودند که رستگار شدند.
بگذارید از قسمت مثبت ماجرا شروع کنیم. وحید هاشمیان (و شاید مهدی مهدویکیا نیز اگر گزینه بود) تنها فرد در میان نامزدهای نیمکت پرسپولیس است که شاید همان کسی شود که پرسپولیسیها دنبالش میگردند؛ کسی مانند یحیی گلمحمدی.
او مثل مهدی تارتار به فوتبال تدافعی شهره نیست. همه میدانند که علی دایی هم در دو مقطع حضورش در پرسپولیس هیچگاه به اعتبار دوران فوتبالش نزدیک نشد.
حالا اما وحید هاشمیان شاید همان گمشدهی سرخها باشد؛ کسی که هرچند دیر و در روزهای پایانی فوتبالش به پرسپولیس آمد، اما به دلیل اعتبار حضورش در فوتبال آلمان و البته تیم ملی ایران خیلی خوب پذیرفته شد و در ۲۲ بازی با پیراهن این تیم عملکرد بدی هم نداشت. او نیز حضور در پرسپولیس را یک پایان خوب برای فوتبال خود دانسته است.
اما این تمام ماجرا نیست؛ تا پیش از اینکه او رسماً کت و شلوار سرمربیگری پرسپولیس را بپوشد، هیچ تجربه حرفهای و رسمی در سرمربیگری ندارد و این مثل چاقوی دولبه برای او و پرسپولیس است.
تیمی که با سلیقهی اسماعیل کارتال بر روی ساختمان نیمهکارهی کارلوس گاریدو و ویرانههای یحیی و برانکو ساختن آن آغاز شده است، او باید به دست بگیرد و در اولین گام تکمیل کند.
او که بیش از ۲۰۰ بار در فوتبال آلمان بازی کرده و در دوران اوجش قید بازی در تیم ملی را زده و میتوانست بیش از ۵۰ مسابقهی ملی را رقم بزند، تا کنون تمام اعتبار و شهرتش را مدیون پروازهای تماشایی و ضربات سر و هوش سرشارش در استفاده از موقعیتهای مرده در هجده قدم و شخصیت آرام و حرفهایاش است و از این به بعد تمام این اندوختهها نیز در معرض آزمونی بزرگ و خطرناک قرار خواهد گرفت.
هاشمیان با پذیرش هدایت پرسپولیس نشان داد جسارت و جاهطلبی لازم را دارد، اما اینکه چطور میتواند پرسپولیس را به قهرمانی ببرد، هیچکس امروز نمیداند.
بدون دیدگاه