روزنامه خراسان اظهارات زن جوان مشهدی را که در کلانتری مطرح کرده است منتشر کرد.
وی گفته است: پدرم یکی از ثروتمندترین افراد مشهد است و درآمد زیادی دارد ولی از زمانی که به خاطر دارم پدر و مادرم مواد مخدر مصرف می کنند. آن زمان که وارد مدرسه ابتدایی شدم آن ها ماده ای سیاه رنگ به نام تریاک مصرف می کردند. ولی پدرم مدام برای سرکشی از مراکز تجاری اش بیرون می رفت و بیشتر اوقات را نیز در دفتر هتل بزرگ اش می گذراند.
هنوز مقطع ابتدایی را تمام نکرده بودم که فهمیدم نوع مصرف مواد مخدر پدر و مادرم تغییر کرده است. آن ها دیگر به مصرف مواد مخدر صنعتی روی آورده بودند و کریستال استعمال می کردند. پدرم دیگر مثل قبل سرکار نمی رفت و همواره در منزل کنار بساطش می نشست به طوری که دیگر مجبور شد هتل را که در مرکز شهر قرار دارد به اجاره سالیانه واگذار کند.
با این وجود درآمدهای ده ها میلیونی پدرم به اندازه ای بود که ما هیچ گاه کمبودی را از نظر مادی و رفاهی در زندگی احساس نمی کردیم اما همیشه از یک خلأ عاطفی رنج می بردم با آن که بهترین لباس ها را می پوشیدم و هر چیزی را که اراده می کردم می خریدم ولی کمبود محبت و مهر و عاطفه در بین اعضای خانواده ام موج می زد.
خوب به یاد دارم که اولین بار به علت کنجکاوی و هیجانات دوران نوجوانی مقداری از مواد مخدر مادرم را دزدیدم و به دور از چشم آن ها مصرف کردم. آن زمان 15 سال بیشتر نداشتم اما این مصرف های پنهانی دیگر به یک عادت برایم تبدیل شده بود، از سویی هم پدرم به دلیل خرید بیش از اندازه مصرفشان متوجه ماجرا نمی شد. آن ها در واقع مرا فراموش کرده بودند و من هم به دنبال آشنایی با افراد دیگر مصرف حشیش و سیگار را هم تجربه می کردم ولی هیچ وقت پدر و مادرم درباره رفت و آمدهای گاه و بیگاهم سوالی از من نمی کردند.
به خاطر این که پدرم به مدرسه محل تحصیلم کمک زیادی می کرد در مدرسه نیز احساس آزادی بیشتری می کردم و هیچ کس به خاطر غیبت یک ساعته مرا مورد بازخواست قرار نمی داد. خلاصه وقتی در سن 18 سالگی مقطع دبیرستان را به پایان رساندم یکی از رابطانی که برای پدرم مواد مخدر تهیه می کرد به خواستگاری ام آمد. او از اعتیاد من خبر نداشت ولی من می دانستم که او معتاد است به همین خاطر خیلی زود به خواستگاری اش پاسخ مثبت دادم چرا که فکر می کردم برای تهیه مواد دچار مشکل نمی شوم. با این وجود هنوز یک سال از ازدواجمان نگذشته بود که فهمیدم همسرم هیچ ثروتی ندارد و تنها با دروغ گویی و چاپلوسی خودش را نزد پدرم فردی پولدار معرفی کرده بود.
کار به جایی رسید که دیگر همسرم حتی هزینه مصرف مواد مخدر خودش را نمی توانست تامین کند. این گونه بود که از او طلاق گرفتم و به خانه پدرم بازگشتم.
۰۲ / ۱۲ / ۱۳۹۶
دختر 18 ساله، فرزند شیطان: از پدرم هم بیشتر هروئین می کشیدم!
۲۵ / ۰۴ / ۱۳۹۶
خُماری و نشئگی؛ اعتیاد پسر شش ساله ایرانی به انواع مخدر/ دختر 20 ساله شیشه ای چهارمین فرزندش را هم به دنیا آورد/ کودکی که برنج و روغن بزرگترین رویاهای زندگیش بود/ خاطرات عجیب از مددکاران جمعیت امام علی (ع)
۲۵ / ۰۸ / ۱۳۹۵
سرطان با طعم پرتقال خامه! حقایقی وحشتناک درباره فهرست بلندبالای خطرات و بیماری های قلیان برای انسان
۲۷ / ۱۱ / ۱۳۹۸
گریه های بی امان پسربچه معصوم بخاطر به دار آویخته شدنش توسط پدر شیشه ای/به تاراج رفتن زندگی یک مادر و بچه هایش بخاطر اعتیاد و خیانت همسر سنگدل
۱۰ / ۰۵ / ۱۳۹۸
خودکشی؛ خواسته های غیراخلاقی از یک مادر جوان که بزرگترین جرم زندگی اش تنگ دستی و بیوه شدن است/او به آخر خط رسیده است/التماس های غم انگیز زن بی پناه جلوی دوربین ها: دوستان دخترم فکر می کنند ما گداییم/نون خشک و آب غذای هر شب مان است
۲۵ / ۰۷ / ۱۳۹۷
زنان، اولین کارتن خواب های ایران!/ چطور انتظار دارید این بچه ها دزدی نکنند/ این دروغی که باور کردیم باعث از دست دادن بچه ها و عزیزانمان شده است/ دولت بخواهد بیاید برای حل آسیب های اجتماعی، بدتر کار را خراب می کند/ عمو اکبر رجبی در برنامه آذر
۱۳ / ۰۶ / ۱۳۹۷
روایت زندگی زنی سرسخت در نبرد با تاریکی های زندگیش: هنوز جای شکنجه های پدرم روی بدنم هست/ کارتن خواب شدم و ضایعات جمع می کردم/ آرزو داشتم با قاشق و چنگال غذا بخورم/به مادرم گفتم بابا را می کشم و خودت را نجات بده - روایت زندگی تلخ مهناز، مادری که برای دختر زیبایش می جنگد
۱۵ / ۰۲ / ۱۳۹۷
فیلم لحظه دار زدن دختر معلول ایرانی به دستان پدر سنگدلش/ مستند تکان دهنده از تلخ ترین کودک آزاری تاریخ ایران
۱۰ / ۱۱ / ۱۳۹۶
این زن، همسرش را به طرز وحشیانه ای تکه تکه کرد
۰۲ / ۱۱ / ۱۳۹۶
دختری با صدها شوهر!: مجبور بودم پیشنهاد بی شرمانه مسلم را بپذیرم
۰۱ / ۱۱ / ۱۳۹۶
انتقام گیری کثیف خواستگار 17 ساله از دختر 13 ساله/ انتشار عکس های زننده دختر در فضای مجازی مصیبت به بار آورد
نظرات (0)
پیام شما با موفقیت ثبت شد.